منتظرت بودیم
چه انتظار طولانی ای ............................22 سال!
یادش به خیر وقتی در "خندق" می جنگیدی و "خیبر" گشائی می کردی همه نیزارهای "هور" تمام قامت به احترامت برخاسته بودند.
یادت هست سردار؟
راستی نمی دانم کجای دنیا فرمانده از نیروهای تحت فرمانش جلوتر می رود که تو رفتی؟
و کجای دنیا فرمانده قرارگاه دیرتر از همه قرارگاه در محاصره را رها می کند که تو کردی؟
مگر سردار گرجی به تو نگفت: "حاج علی خطر سقوط قرارگاه است باید برویم عقب، این دستور آقا محسن است." و تو با غرور خاصی گفتی: "برادر گرجی جزیره مجنون فرزند من است، بچه ها هنوز در خط خندق مشغول دفاع هستند. من چطور عقب بیایم؟"
سردار کاش برایمان بگوئی از لحظه های وصالت
کاش برایمان بگوئی چگونه آسمانی شدی؟
یک بعثی به پیشانی بلندت تیر خلاص زد؟ یا کلکسیون توپ ها وخمپاره های اهدائی شرق و غرب آزاد و دموکراتیک!! به صدام، شرحه شرحه ات کرد؟
سردار خوش آمدی
نمی دانی چقدر به موقع آمدی!
آن هم همزمان با تشییع مظلومه مدینه!
کاش عطر پیکر مطهر تو دوباره مشام ها را خدائی کند
ولی پیشاپیش بدان
خیلی چیزها عوض شده!
شرمنده که این را می گویم می خواهم شوکه نشوی از دیدن تغییرات!
سردار خیلی آدم ها عوض شده اند
حتی برخی از هم رزمانت .........
سردار شوکه نشو اگر شنیدی رهبر بغض کرد و عده ای کف زدند!
سردار جا نخوری اگر شنیدی رهبر می گفت حرف بزنید بعضی ها سکوت می کردند و می گفت سکوت کنید بعضی ها بیانیه می دادند!!
سردار اصلا بغض نکنی اگر شنیدی بعضی ها برای رسیدن به مقامات ناچیز دنیا حاضرند همه را لگد مال کنند بعد هم ادعا کنند که همرزم تو بوده اند!!
همرزم تو که برای نجات دیگران از خودت گذشتی
با هلیکوپتر خودت را به رگبار بسته بودند و تو فریاد می زدی "بروید درون نیزارها"!
سردار تعجب نکن
اصلا تعجب نکن.......
خوش آمدی
قدمت روی چشم
حالا دیگر وزنی هم نداری که چشم ما را آزرده کنی
حتما از آن قامت رشید چند استخوان و پلاکی باقی مانده یادگار روزهای شرف
کاش یادمان باشد اگر ما هستیم و نفس می کشیم و نوامیسمان بازیچه بعثی ها و آمریکائی ها نیستند مدیون همین تکه استخوان هائیم!
کاش بدانیم که همه قوت نظام ما به همین استخوان های پوسیده است!
کاش یادمان باشد که شما برای چه رفتید و ما برای چه ماندیم.... کاش
علیرضا مخبر دزفولی